مقاله ای درباره حضرت زهرا(س)-بخش چهارم

 

اقرار به رسالت پدر در شکم مادر

وقتى که کفار از پیامبر اسلام (ص) انشقاق قمر را خواستند ، زمانى بود که خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله بود و خدیجه از این سؤال کفار ناراحت شده و گفت : زهى تأسف براى کسانى که محمد را تکذیب مى ‏کنند ! در حالى که او فرستاده‏ى پروردگار من است.

پس فاطمه (س) از شکم مادرش صدا کرد : اى مادر ! نترس و محزون نباش، زیرا خدا با پدر من مى ‏باشد.

پس وقتى که مدت حمل خدیجه (س) تمام شد و موقع وضع حمل رسید ، خدیجه فاطمه (س) را به دنیا آورد و او بــه نور جمال خود تمام جهان را روشن و منور ساخت.

تابش نور از چادر نماز زهرا(س )

امیرالمومنین علیه السلام از مرد یهودى مبلغى جو قرض گرفت ، یهودى عرض کرد: باید چیزى به رهن بگذارى ؟

آن حضرت چادر نماز زهرا علیهاالسلام را به رهن گذاشت و جو را گرفت و از آن سوى یهودى چادر را به خانه برد و در اتاقى جاى داد، نیمه شب زن یهودى براى حاجتى بدان اتاق رفت و نورى ساطع دید که شعشعه آن نور، چشم را خیره مى کرد، دوید و شوهر را آگهى داد، مرد یهودى آمد و این را دید، خاندان خویش را دعوت کرد، هشتاد تن یهود گرد آمدند، چون بدان نور نظاره کردند و بدانستند از چادر حضرت فاطمه علیهاالسلام است ، همگان اسلام آوردند و در بعضى روایات آمده که نام یهودى زید بود.

حال اگر کسى بگوید: جایگاه خوف و خشیت در قلب است ؟ گوییم : امام مومنان على بن ابى طالب علیه السلام در این باره گوید: بنده خداوند طعم ایمان را وقتى مى چشد که داراى خوف و رجا باشد و اگر خوف و رجاى او صحیح و کامل باشد، اثر آن ، در جسد و عمل مومن دیده مى شود. .

چرخیدن آسیاى دستى به خودى خود در خانه حضرت زهرا

جناب ابوذر مى‏ گوید : رسول خدا (ص) مرا به دنبال على (ع) فرستاد. به خانه ‏اش رفتم و او را خواندم، ولى پاسخ مرا نداد. و آسیاب دستى را دیــدم کـــه بدون اینکه کسى باشد به خودى خود ، مى ‏گردد. دوباره او را خواندم ، بیرون آمد و با هم نزد رسول خدا (ص) رفتیم و پیامبر متوجه على (ع) شد و چیزى به او گفت که من نفهمیدم.

گفتم : شگفتا ! از دستاسى که بدون گرداننده مى ‏گردد.

آنـگـاه پیامبر (ص) فـرمـود : خــداونـد قلب دخترم فاطمه و اعضا و جوارحش را پر از ایمان و یقین کرده و چون خداوند ضعف او را دانست ، پس در روزگار سختى به او کمک کرد و کفایتش نمود. مگر نمى ‏دانى که خداوند ، فرشتگانى را قرار داده تا خاندان محمد را یارى دهند ؟!

حرام بودن آتش بر فاطمه زهرا :

روزى عـایشه بــر فاطمه (س) وارد شد ، در حالى که آن حضرت براى حسن و حسین (ع) با آرد و شیر و روغـن در دیـگـى غــذاى حریره درسـت مى ‏کرد. دیگ بر روى اجاق و آتش مى ‏جوشید و بالا مى ‏آمد و فاطمه (س) آن را با دست خود هم مى ‏زد.

عایشه با اضطراب و نگرانى از نزد او بیرون آمده ، نزد پدرش ابوبکر رفت و گفت : اى پدر ! من از فاطمه چیز شگفت ‏آورى دیدم، و آن اینکه دست به درون دیگى که بر روى آتش مى ‏جوشید برده ، آن را به هم مى‏ زد.

گفت : دخترکم ! این را پنهان کن که کار مهمى است.

این خبر که به گوش پیامبر اکرم (ص) رسید ، بر بالاى منبر رفت و حمد و سپس الهى را به جاى آورد، سپس فرمود

همانا مـردم دیدن دیگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مى ‏کنند. سوگند به آن کسى که مرا به پیامبرى برگزید ، و به رسالت انتخاب فــرمــود ، همانا خداى عزوجل آتش را بر گوشت و خون و موى و رگ و پیوند فاطمه حرام کرده است ، فرزندان و شیعیان او را از آتش دور نـمـود ، بـرخى از فرزندان فاطمه داراى رتبه و مقامى هستند که آتش و خورشید و ماه از آنها فرمانبردارى کرده در پیش رویش جنیان شمشیر زده ، پیامبران بـــه پیمان و عهد خود درباره ‏ى او وفا مى ‏کنند ، زمین گنجینه‏ هاى خودش را تسلیم او نموده، آسمان برکاتش را بر او نازل مى ‏کند.

واى، واى ، واى به حال کسى که در فضیلت و برترى فاطمه شک و تردید به خود راه دهد ، و لعنت و نفرین خدا بر کسى که شوهر او ، على بـن ابى ‏طالب را دشمن داشته به امامت فرزندان او راضى نباشد. همانا فاطمه ، خود داراى جایگاهى است و شیعیانش نیز بهترین جایگاه ‏هـــا را خواهند داشت. همانا فــاطـمــه پیش از من دعا مى ‏کند و شفاعت مى‏ نماید و شفاعتش على‏ رغم میل کسانى که با او مخالفت مى ‏کنند ، پذیرفته مى ‏شود.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ 15 / 1 / 1392برچسب:مقاله ای- درباره- حضرت- زهرا(س),

] [ ] [ Iman ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه