ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی،میان علمای شیعه، دو تاریخ مشهور و مقبول است: یکی هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (ص) و دیگری نود و پنج روز. با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخة سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل ، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند. اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند. ظاهراً علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)،29روز بوده باشند،حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل،روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود.چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند. اما در عرف به دهه دوم جمادی الاول از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی ازاول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95روز،شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است،دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

زندگانى حضرت زهرا سلام الله علیها

آشنایى کوتاه با صدیقه کبرى ، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام

نام : فاطمه

کنیه هاى مشهور: ام الحسن ، ام الحسین ، ام ابیها، ام الائمه .

مشهورترین لقبها: زهرا، صدیقه ، طاهره ، کبرى ، سیده ، بتول .

پدر: حضرت محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله پیامبر عظیم الشاءن اسلام .

مادر: خدیجه علیهاالسلام بنت خویلد همسر فداکار پیامبر اسلام .

محل تولد. مکه

سال تولد: سال دوم بعثت ، و به روایتى : سال پنجم

روز میلاد: بیستم جمادى الثانى .

نام همسر: على بن ابى طالب علیه السلام ، پسرعموى پیامبر اسلام .

زمان ازدواج : رجب یا ذى حجه سال دوم هجرت در مدینه .

مدت زندگانى با على علیه السلام : نه سال .

میزان مهریه : 400 مثقال نقره مسکوک

فرزندان : حسن علیه السلام ، حسین علیه السلام ، زینب کبرى ، ام کلثوم و یک فرزند سقطشده به نام محسن

شهادت : در سال یازدهم هجرى

محل دفن : پنهان است

تعداد احادیث و روایات باقیمانده درباره آن حضرت : حدود 2000 مورد.

تعداد سخنان باقیمانده از حضرت فاطمه : حدود 130 مورد.

تعداد اشعار باقیمانده از آن حضرت : حدود 29 قطعه .

تعداد خطبه هاى باقیمانده از آن حضرت : 2 خطبه .

سایر آثار علمى باقیمانده از آن حضرت : مصحف فاطمه علیهاالسلام که به خط همسر گرامش على علیه السلام نوشته شده و در نزد فرزندان آن حضرت بوده و هم اکنون در دست حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشریف مى باشد.

زهرا (س) در کلام قرآن:

او؛ کوثر، بحر (دریا)، لیله القدر، مطهره، برّ (نیکوکاری)، صراط مستقیم، مشکوه، و شاخه شجره طیبه نامیده شده است.

زهرا (س)  در روایات:

محدثه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، لیله القدر، بضعه النبی، ام ابیها، ام الائمه (ع)، امة الله، کفو علی و اولین وارد شونده بر بهشت نامیده شده.

آداب مهم پیش از خوابیدن در زندگی فاطمه (ع)

    در دین مبین اسلام، خواب فقط برای استراحت نیست، بلکه خواب برای خواب دیدنهای معنوی و ایجاد ارتباط بین شخص مومن با خداست.  در روایات دینی در مورد خواب آمده است:  قال رسول الله (ص):

    رُؤیَا الْمُؤمِنِ تَجْری مَجْرٰی کَلاٰمٍ تَکَلَّمَ بِهِ الرَّبُ عَبْدَهُ. [خواب دیدن مؤمن همانند سخنی است که خداوند با بنده اش دارد.]   در همین زمینه فاطمه (س) به سفارش و تعلیم پدر اذکاری را قرائت می نمودند:

    از حضرت زهرا (س) روایت شده است:

    حضرت رسول (ص) به خانه ام تشریف آوردند در حالی که من بستر خود را برای خوابیدن پهن کرده بودم.

    فرمود: ای فاطمه! هیچگاه پیش از آنکه چهار کار انجام داده باشی، نخواب!

    1- قرآن را ختم کنی.                                       2- پیامبران را شفیع خود قرار دهی.

    3- مومنان را از خود خوشنود سازی.                    4- و حج و عمره انجام دهی.

    این مطلب را فرمود و مشغول نماز خواندن شد. من صبر کردم تا اینکه نمازش تمام شد

    عرض کردم: یا رسول الله (ص)! به چهار کار دستور دادی که در این حال توان انجامش را ندارم!

    رسول خدا (ص) تبسم کرده فرمود:

    1- هرگاه سوره (قل هو الله احد) را سه مرتبه بخوانی، مانند آن است که قرآن را ختم کرده ای.

    2- و هرگاه بر من و بر پیامبران پیش از من درود بفرستی ما شفیعان تو در روز قیامت خواهیم بود.

    3- هرگاه برای مومنان استغفار کنی همه از تو خوشنود خواهند شد.

    4- و هرگاه تسبیحات اربعه (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر) بخوانی حج و عمره انجام داده ای.

افضلیت بر آدم (ع )

    آدم علیه السلام به واسطه خوردن گندم از بهشت بیرون آمد، فاطمه زهرا علیهاالسلام از ایثار قرص نان تمام جنات ثمانیه را متصرف گردید و سوره هل اتى در شاءن ایشان نازل گردید.

برترى بر ابراهیم (ع )

    حضرت ابراهیم علیه السلام را خداوند به شکر یاد فرمود، فاطمه زهرا علیهاالسلام را به ذکر یاد فرمود: الذین یذکرون الله قیاما و قعودا.

تکبیر در شب عروسى 

    تکبیر در مجالس عروسى از شب عروسى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام مرسوم شد، زیرا در آن شب جبرئیل و میکائیل و فرشتگان و پیامبر صلى الله علیه و آله تکبیر گفتند.

      شهادتین در بدو تولد

    آدم علیه السلام پس از اکمال خلقت و نفخه روح عطسه کرد و تحمید نمود، فاطمه زهرا علیهاالسلام پس از ولادت شهادتین گفت و یکان یکان از فرزندان معصومین خود علیهم السلام را نام برده ، یاد فرمود.

دعای حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ در نماز:

ابن بابویه به سَنَد معتبر از حضرت امام حسن ـ علیه السّلام ـ روایت کرده است که آن حضرت فرمود: که در شب جمعه مادرم فاطمه ـ علیها السّلام ـ در محراب خود ایستاده و مشغول بندگی حق تعالی گردید، و پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا بود، و تا صبح طالع شد، شنیدم که پیوسته دعا می کرد، از برای مؤمنین و مؤمنات، و ایشان را نام می برد و دعا برای ایشان بسیار می کرد، و از برای خود دعایی نمی کرد، پس گفتم ای مادر چرا از برای خود دعا نکردی، چنان که از برای دیگران کردی، فرمود:«یا بنیّ الجار ثم الدّار»، یعنی: ای پسر جان من، اوّل همسایه را باید رسید، و آخر خود را

    کار منزل و عبادت 

    حضرت فاطمه علیهاالسلام در خانه على علیه السلام بچه دارى مى کند و آب مى کشد و آسیاب مى نماید و غذا درست مى کند و زحمات زیادى را به تنهایى تحمل مى کند، ولى عبادت و شب زنده دارى و در محراب مخصوص خودش راز و نیاز و دعا براى مومنین و پیروزى اسلام و سرفرازى مسلمین را هم فراموش نمى کند، سرور زنان عالم با آن که در منزل خسته و رنجور مى شود، ولى وقتى که على علیه السلام به خانه مى آید، آن چنان چهره بشاش و شادابى دارد که وقتى چشم مبارکش به چهره زیبا و نورانى زهرا علیهاالسلام مى افتد همه خستگى و ناملایمات و رنج هاى او برطرف مى شود و مثل این که على علیه السلام هیچ ناراحتى نداشته است .

تشویق فرزندان به عبادت 

    بسیار مى شد که با مناجات ها و گریه هاى شبانه مادر، بچه ها از خواب بیدار مى شدند. امام حسن علیه السلام مى گوید: در یک شب جمعه دیدم مادر در محراب عبادت ایستاده و تا طلوع صبح در رکوع و سجده بود و همه را دعا مى کرد. گفتم : مادرم ! چرا براى خود چیزى نخواستى ؟

    گفت : پسرجانم ! اول همسایه بعد خودت .

    زهرا علیهاالسلام در هنگام غروب نمى گذاشت بچه ها بخوابند و اگر در خواب بودند آن ها را بیدار مى کرد که آن وقت ، وقت استجابت دعاست . و همچنین در شب هاى قدر آن ها را با غذاى سبک دادن بیدار نگاه مى داشت .

    او بچه ها را زیاد به یاد رسول الله صلى الله علیه و آله مى انداخت و به سفارش پدرش بچه ها را دسته گل مى دانست و آن ها را براى یاد گرفتن قرآن و دعا به نزدش مى فرستاد.

    بیدار کردن کودکان براى عبادت 

حضرت زهرا علیهاالسلام در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیدارى و نخفتن وادار مى کرد. ممکن است کسى تعجب کند که او چگونه بچه ها را به این کار که حتى براى اشخاص بزرگ هم زحمت دارد فرا مى خواند.

حضرت در روز بچه ها را مى خوابانید تا کاملا استراحت کنند و غذاى کمترى به آنان مى داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتر و مطلوب ترى از نظر جسمى و روحى براى شب زنده دارى داشته باشند. او به حدى در این کار جدى و قاطع بود که نمى گذاشت احدى از اهل خانه خوابش ببرد و مى فرمود: محروم است کسى که از برکات شب قدر محروم بماند.

گویا فاطمه علیهاالسلام مى خواهد از دوران کودکى در قلب پاک فرزندان خود جمال خدا را به تجلى ، و جان و

زبانشان را به حلاوت و شیرینى عبادت آشنا کند و محبوب راستین را به آنان نشان دهد تا در جوانى جذب جلوه هاى دروغین نشود. این روش تربیتى فاطمه علیهاالسلام به عنوان یک سنت بسیار پسندیده و قابل اجرا در گفتار امامان معصوم علیهم السلام نیز به چشم مى خورد. از جمله امام صادق علیه السلام فرمودند: زمانى که کودک به سن شش ‍ سالگى رسید او را به نماز و چنان چه تحمل گرفتن روزه را داشت ، او را به انجام آن وادار نمایید.


 

[ 15 / 1 / 1392برچسب:,

] [ ] [ Iman ]

[ ]

 

جواب سوال نماز

زنى خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام رسید و عرض کرد: مادر پیر و ناتوانى دارم که در نماز بسیار اشتباه مى کند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم که چگونه نماز بخواند.

آن حضرت فرمود: هر چه مى خواهى بپرس !

آن زن سوالات خود را مطرح کرد تا به ده سوال رسید و حضرت زهرا علیهاالسلام با روى گشاده جواب داد. زن از زیادى پرسش خود شرمنده شده ، گفت : شما را بیش از این زحمت نمى دهم .

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: باز هم بپرس . آن گاه براى تقویت روحیه وى چنین فرمود: اگر به کسى کارى واگذار کنند، براى مثال از او بخواهند که بار سنگینى را به ارتفاع بلندى حمل کند و در برابر این کار صد هزار دینار به او جایزه بدهند آیا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى کند؟

زن جواب داد: نه .

آن حضرت فرمود: من در مقابل هر پرسشى که جواب مى گویم از خدا پاداشى به مراتب بیشتر دریافت مى کنم و هرگز ملول و خسته نمى شوم . از رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که روز قیامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و کوشش که در راه آموزش و هدایت مردم داشته اند از خداى خود پاداش مى گیرند.

عبادت نمونه

عبادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام یک عبادت نمونه است . حسن بصرى که یکى از عباد و زهاد دنیاى اسلام است درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام مى گوید: به قدرى دختر پیغمبر صلى الله علیه و آله عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که تورمت قدماها پاهاى آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت ورم کرد.

              شب میلاد زهراى بتول است                        ز یمن او دعا امشب قبول است

              شب فیض و شب قرآن ، شب نور                  شب اعطاى کوثر بر رسول است

خوف در نماز

یکى از خصوصیات ویژه در نماز و عبادت حضرت فاطمه علیهاالسلام خوف و خشیت وى بوده است .

ابومحمد دیلمى در ارشاد القلوب روایتى را در این باره نقل نموده و گوید:

کانت فاطمة تنهج فى صلواتها من خوف الله ؛

و روایت شده که حضرت فاطمه علیهاالسلام به هنگام نماز نفسش به شماره مى افتاد.

سبب این حالت که در نماز و دعا براى فاطمه علیهاالسلام پیش مى آمد خوف و خشیت وى از حضرت بارى تعالى بوده است

ممکن است پرسیده شود که : خوف از چه چیزى ؟ مگر حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، معصوم نبوده و آیه تطهیر در شان او نازل نشده است ؟ پس کسى که خداوند او را از معاصى و پلیدى ها تطهیر نموده گناهى از او صادر نمى شود، چرا باید خائف و ترسان باشد؟

در پاسخ گوییم : خوف اسباب متعدد دارد، گاهى به سبب گناه و سوء عمل است و این که فردى مى داند در محضر کسى ایستاده که او را به دلیل گناهش مجازات خواهد کرد و گاهى منشاء خوف ، اطلاع و یقین نسبت به نقص خود و کمال معبود است ، و ناقص وقتى خود را در محضر کامل بیند، البته نفسش به شماره مى افتد، رنگش متغیر مى شود و حتى غش به او دست مى دهد. در روایتى آمده است : کان امیرالمومنین علیه السلام اذا اخذ بالوضوء یتغیر وجهه من خیفة الله ؛

على علیه السلام هرگاه وضو مى ساخت ، رنگ چهره اش از خوف الهى تغییر مى کرد.

و در روایت دیگرى آمده است :

امام حسن مجتبى علیه السلام هرگاه سجده شکر را به جاى مى آورد از خشیت و خوف مقام ربوبى حالت غش به او دست مى داد . و در روایت دیگر، درباره امام حسن علیه السلام آمده است :

امام وقتى از وضو فارغ مى گردید، رنگ چهره اش تغییر مى کرد، هنگامى که از وى درباره علت این حالت سوال کردند، فرمود : حق آن است که وقتى در برابر کسى چون (پروردگار عالمیان ) مى ایستیم رنگ از چهره ما پریده باشد.

و شبیه این روایات را درباره سایر امامان شیعه علیهم السلام و صدیقین نیز نقل نموده اند: در روایتى آمده است که :

                                                                                                          

از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: چرا وقتى براى وضو حاضر مى شوید رنگ چهره شما زرد مى گردد؟ فرمود: چه میدانید که به حضور چه کسى مى روم !

بنابراین معلوم مى شود که علت خوف و خشیت حضرت فاطمه علیهاالسلام معرفت تمام نسبت به خداوند متعال مى باشد.

حضرت فاطمه زهرا (س) و نماز

در احوالات این بانوی بزرگ اسلام آورده اند:«کانت فاطمه علیها السّلام تنهج فی الصّلاه من خیفه الله تعالی[1].»، یعنی: فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ هنگام نماز از ترس خدا نفس نفس می زد. و نیز از وجود مبارک پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ درباره ایشان نقل شده است:«قال النبّی ـ صلّی الله علیه و آله ـ فی خبر طویل أخبر عما یقع من الظّلم علی اهل البیت علیهم السّلام، امّا ابنتی فاطمه فانّها سیّده نساء العالمین من الاوّلین و الاخرین ـ الی ان قال ـ متی قامت فی محرابها بین یدی ربّها جلّ جلاله، زهر نورها لملائکه السّماء کما یزهر نور الکواکب لأهل الارض و یقول الله عزّوجلّ لملائکته: یا ملائکتی انظروا الی أمتی فاطمه سیّده امائی قائمه بین یدی، ترتعد فرائصها من خیفتی، و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی، اشهدکم انّی قد أمنت شیعتها من النّار[2].»، یعنی: وجود مبارک پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در خبر طولانی که در ضمن آن از ظلم و ستم به خاندان خود خبر می دادند، فرمودند: امّا دخترم فاطمه ـ سلام الله علیها ـ سیده و خانم زنان جهان از اولین تا آخرین آنها است، تا این که فرمودند، هنگامی که در محراب نمازش در مقابل پروردگارش می ایستد، نوری برای ملائکه های آسمان می درخشد، همان طوری که نور ستارگان آسمان برای اهل زمین می درخشد و خداوند عزّوجلّ به ملائکه هایش می فرماید: ای ملائکه های من نگاه کنید، به کنیزم فاطمه(سلام الله علیها )، خانم کنیزان من، در حالی که ایستاده است در مقابل من، بدنش از ترس من می لرزد، و با حضور قلب به عبادت کردن من روی آورده است، شما را شاهد می گیرم، که من پیروان او را از آتش جهنّم در امان نگه می دارم .

شب زنده دارى فاطمه

حسن مثنى ، حضرت امام حسن علیه السلام ، نزد عموى خویش ، حضرت امام حسین علیه السلام براى خواستگارى یکى از دخترانش (فاطمه یا سکینه ) آمد.

امام حسین علیه السلام به او فرمودند: فاطمه را براى تو اختیار مى کنم ، زیرا شباهت بیشترى به مادرم فاطمه ، دختر رسول خدا صلى الله علیه و آله دارد. او در دیانت ، تمام شب را بیدار بوده و روز را روزه مى گیرد و در شکل و جمال شبیه حورالعین است . و اما سکینه ، استغراق با خدا بر او غلبه داشته و شایسته نیست که با مردى ازدواج کند.

مواظبت بر نماز شب در کودکى

حضرت فاطمه علیهاالسلام انس با کسى نمى گرفت جز حضرت رسول صلى الله علیه و آله شب و روز خود را به مراحم آن بزرگوار مشغول مى نمود، حتى در روز روزها و قیام لیالى مراقبت و مواظبت فوق العاده مى کرد و بر عبادات و طاعات اقبال و اهتمام چنان مى نمود که زنان زمانش ‍ متحیر بودند که فاطمه با این کمى سن چگونه تحمل مشقت هاى زیاد صعبه که خارج از عادت بشر است مى نماید.

نماز در شب زفاف

سوره الم سجده آیه 16 تتجافى جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقنا هم ینفقون .

یعنى شبها هنگامى که همه مردم در خواب خوشند از بستر خواب پهلو جدا نموده و بر پا براى عبادت ایستند و پروردگارشان را بخوانند و نماز کنند و از روى بیم از عذاب آخرت و امیدوارى به ثواب و تفضلات الهى در آن عالم و از آن چه ما به آن ها داده ایم از مال و سایر نعمت ها به دیگران بخشش بنمایند.

این آیه در شب زفاف فاطمه علیهاالسلام نازل گردید، حضرت امیر علیه السلام مى فرماید: در شب زفاف زمانى نگذشت که فاطمه زهرا علیهاالسلام برخاست و چراغ را خاموش کرد از شدت حیا و حجاب ، اسماء گفت : چندان نور از جمال آن دو بزرگوار تابنده و درخشنده بود که خانه روشن و منور گردید، حضرت امیر فرمود: در دفعه اول چون بر رخساره زهرا نظر انداختم ، هیبتى در دل من قرار گرفت که گویى رسول خدا را دیدم و آن مخدره در حسن صورت و استقامت قامت و راه رفتن و سخن گفتن شبیه ترین مردم به پدر بزرگوارش بود، آن گاه اسماء گوید: حضرت امیر از فاطمه اذن خواسته تا به جهت اداى شکر نعمت پروردگار به نماز و ذکر و دعا مشغول شود، فاطمه زهرا اذن داد و خود نیز مشغول به نماز گردید و از براى احیاء آن شب آیه مذکور نازل گردید.

خواندن قرآن در خانه

سلمان مى گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله مرا براى کارى به خانه فاطمه فرستاد، به در خانه که رسیدم ، صداى زهرا را که در درون خانه قرآن مى خواند شنیدم .

سلمان مى گوید: من بر درب خانه ایستاده و سلام کردم ، و شنیدم که فاطمه علیهاالسلام در داخل خانه مشغول

 

 

تلاوت قرآن است و آسیا مى چرخید، در حالى که کسى در آن جا نبود...و سلمان - رحمة الله علیه - در آخر روایت مى گوید:

وقتى این مطالب را به عرض رسول خدا صلى الله علیه و آله رسانیدم ، وى تبسمى کرده فرمود: اى سلمان ! همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ایمان مملو نموده است ، لذا وى بدون دغدغه مشغول عبادت پروردگار مى باشد، پس خداوند ملکى به نام زوقابیل را مامور نموده تا آسیا را بگرداند و خداوند کارهاى دنیا و آخرت فاطمه را عهده دار شده و او را کفایت مى نماید.

بخش سوم : گوشه ای از کرامات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

 

کرامت عبارت است از انجام کار خارق العاده با قدرت غیر عادی و بدون ادعای نبوت و یا امامت
به عقیده اکثریت علمای مذاهب اسلامی - جز گروه اندکی از معتزلی ها - صدور کرامت از اولیای خداوند و به دست آن ها ممکن است. به قول دانشمندان «ادل دلیل علی امکان الشیی وقوعه; بالاترین دلیل بر امکان چیزی، وقوع و انجام آن چیز است  در تاریخ نمونه های زیادی از کرامات اولیای خداوند نقل شده است. مثل: سرگذشت حضرت مریم علیها السلام و جریان ولادت فرزندش حضرت عیسی علیه السلام و نزول میوه های بهشتی در محراب عبادت برای او و نیز داستان عاصف بن برخیا و انتقال تخت ملکه صبا از یمن به فلسطین در یک چشم به هم زدن و داستان هایی که شیعه و سنی درباره کرامات حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند .
در این مقاله بر آنیم تا به مناسبت شهادت دخت پیامبر عظیم الشان اسلام، گوشه ای از کرامت های حضرت زهراعلیها السلام را بیان کنیم .

نورى از خانه

برخى از روایات نشان مى دهند که گاهى مردم مدینه در حین عبور نیمه شب از در خانه حضرت زهرا علیهاالسلام نورى از خانه او متجلى و ساطع مى دیدند، از پیامبر صلى الله علیه و آله علت را مى پرسیدند و فاطمه علیهاالسلام را در محراب عبادت مى یافتند و هم رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: به هنگامى که فاطمه علیهاالسلام در محراب عبادت است ، هزاران فرشته بر او درود مى فرستند و او را سیده زنان عالم خطاب مى کنند...او اهل سجده هاى طولانى و قیام و رکوع طولانى بود و خداى را با تمام وجودش عبادت مى کرد.

طعام غیبى در سجده گاه زهرا (س )

امیرالمومنین علیه السلام روزى به خانه آمد، دید که فاطمه علیهاالسلام حسنین علیهاالسلام را مى خوابانید، ایشان به خواب نمى رفتند از شدت گرسنگى . فاطمه طاهره عرض کرد: یا اباالحسن ! برو قدرى طعام طلب کن که این کودکان از گرسنگى به خواب نمى روند.

امیرالمومنین علیه السلام نزد عبدالرحمن بن عوف رفت و از وى دینارى قرض خواست ، عبدالرحمن به خانه رفت و کیسه زرى بیرون آورد و عرض ‍ کرد: در این کیسه یکصد دینار است بگیر یا على ! و هرگز عوض آن را مده .

حضرت علیه السلام فرمودند: از تو قبول نکنم که از پیغمبر صلى الله علیه و آله شنیده ام : الید العلیا خیر من ید السفلى . یک دینار به من قرض بده و این حدیث را بشنو که عوض مى دهند و قرض را یکى هیجده عوض ‍ مى دهند.

عبدالرحمن یک دینار به جناب امیر قرض داد، آن حضرت چون روانه شد، در راه مقداد را دید که بر کنار راه نشسته فرمود: اى مقداد! در این وقت اینجا چرا نشسته اى ؟

عرض کرد: از جهت ضرورتى .

فرمود: آن ضرورت چیست ؟

عرض کرد: چهار روز است که طعامى نیافته ام .

فرمود: بگیر این دینار را، تو از ما اولى ترى که چهار روز است طعام نیافته اى و ما سه روز است .

مقداد دینار را گرفت و حضرت وقت نماز شام بود روانه مسجد شد، به همراهى پیغمبر صلى الله علیه و آله فریضه را ادا نمود، چون فارغ شد جناب رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: یا على ! امشب به خانه شما مى آیم و مهمان شما خواهم بود.

جناب امیر عرض کرد: حبا و کرامة .

از پیش روانه شد و فاطمه زهرا علیهاالسلام را خبر کرد، فورا فاطمه زهرا به مصلى خود رفت و روى مبارک بر خاک نهاد و به ایزد پاک عرض کرد: خداوندا! به حق محمد و آل محمد که بر ما طعامى فرست .

هنوز فاطمه علیهاالسلام در سجده بود که بوى طعام به مشام وى رسید، سربرداشت کاسه بزرگى دید پر از طعام که بوى آن خوشبوتر از مشک بود، آن را برداشته و در خدمت پدر بزرگوار خود نهاد، حضرت فرمود: انى لک هذا الطعام ؟ عرض کرد: من عند الله ، ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب .

پس حضرت امیر و فاطمه و حسنین از آن طعام تناول کردند. ناگاه سائلى بر درآمد، امیرالمومنین خواست او را از

آن طعام بدهد حضرت رسول صلى الله علیه و آله نگذاشتند و فرمودند: یا على ! این ابلیس است . خبر شده که ما از طعام بهشت مى خوریم آمده که با ما مشارکت کند.

 

[ 15 / 1 / 1392برچسب:,

] [ ] [ Iman ]

[ ]

 

سخن گفتن با مادر در دوران جنینی
در دوران بارداری خدیجه کبری، فاطمه علیها السلام از درون شکم مادر با وی سخن می گفت، به برخی روایات در این زمینه اشاره می کنیم:

 

از خدیجه علیها السلام نقل شده است: در زمانی که به فاطمه حامله شدم، وی در شکمم با من صحبت می کرد
حملت بفاطمة کانت حملا خفیفا تکلمنی من باطنی;  زمانی که فاطمه را باردار بودم، حملی سبک بود و از باطنم با من سخن می گفت
دهلوی نقل می کند : آن زمان که خدیجه به فاطمه حامله گردید، وی در درون شکم مادر، با وی سخن می گفت و خدیجه این مطلب را از رسول خدا پنهان می کرد. روزی رسول خدا بر خدیجه وارد شد، دید با کسی سخن می گوید، بدون این که شخصی نزد او باشد. فرمود: با چه کسی سخن می گفتی؟ عرض کرد: با کسی که در شکم دارم. حضرت فرمود: ابشری یا خدیجة هذه بنت جعلها الله ام احد عشر من خلفائی یخرجون بعدی وبعد ابیهم; بشارت تو را ای خدیجه، این [را که در شکم داری] دختری است که خداوند او را مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است; که ایشان پس از من و پدرشان علی علیه السلام به عنوان امام خارج می شوند
آمدن حور العین و زنان بهشتی هنگام ولادت حضرت زهرا علیها السلام
حضرت خدیجه علیها السلام به زنان قریش و بنی هاشم پیغام داد که زمان وضع حمل من نزدیک است، مرا در این امر یاری نمایید، ولی آنان پاسخ دادند: ای خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچی نمودی، و محمد یتیم را به همسری برگزیدی، ما نیز تو را یاری نمی کنیم. خدیجه از این جواب سخت غمگین و ناراحت شد، در این هنگام چهار زن، همانند زنان بنی هاشم وارد شدند، در حالی که خدیجه از دیدن آنان هراسان شده بود، یکی از آن چهار زن به خدیجه گفت: غمگین مباش، پروردگارت ما را برای یاری تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره » هستم، این «آسیه دختر مزاحم » رفیق بهشتی تو است و این هم «مریم دختر عمران » است و این یکی «کلثوم خواهر موسی بن عمران » است، خدا ما را برای کمک به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم
یک نفر از آن چهار زن در سمت راست خدیجه، دومی در طرف چپ او، سومی در پیش رویش، و چهارمی در پشت سر او نشستند و فاطمه پاک و پاکیزه تولد یافت
پس از تولد آن حضرت، ده نفر حور العین، که در دست هر یک ظرفی بهشتی پر از آب کوثر و یک طشت بهشتی بود وارد شدند و حضرت فاطمه را با آب کوثر شستشو دادند و سپس در میان پارچه ای که از شیر سفیدتر، و از مشک و عنبر خوشبوتر بود پیچیدند حضرت فاطمه علیها السلام در هنگام ولادتش حور العین و بانوان عالی مقام یاد شده را کاملا شناخت و با ذکر نام به تک تک آن ها سلام کرد
نورانی شدن مکه و جهان با نور ولادت فاطمه علیها السلام
کرامت دیگری که برای آن بانوی بزرگ اسلام ذکر شده، این است که چون آن مولود مقدس پا به دنیا نهاد، نوری از طلعت او ساطع شد که پرتو آن به تمام خانه های مکه وارد گردید، و در شرق و غرب زمین محلی نماند که از نور او بی بهره باشد، چنان که در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «فلما سقطت الی الارض اشرق منها النور زمانی که [فاطمه علیه السلام] به دنیا آمد، نور از او ساطع گشت
در قسمت دیگری از این روایت می خوانیم: و بشر اهل السماء بعضهم بعضا بولادة فاطمة و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکة قبل ذلک ; بعضی از اهالی آسمان به برخی دیگر ولادت حضرت زهرا را بشارت می دادند، و نور بسیار درخشانی در آسمان حادث شد که فرشتگان قبل از آن نظیرش را ندیده بودند در روایت اهل سنت آمده است:  فلما تم امد حملها وانقضی وضعت فاطمة فاشرق بنور وجهها الفضاء ; آن هنگام که مدت حمل فاطمه تمام شد، خدیجه او را به دنیا آورد، و به نور جمال او، فضا روشن و منور گردیداین نور در روز قیامت آشکارتر خواهد شد، چنانکه از ابن عباس نقل شده که در روز قیامت، اهل بهشت ناگهان متوجه می شوند که بهشت همانند روشنی روز توسط خورشید، روشن شد، سؤال می کنند که خدایا فرمودی «در بهشت خورشیدی وجود ندارد  پس این نور چیست؟ جبرئیل جواب می دهد، این نور خورشید نیست بلکه نور خنده فاطمه و علی علیهما السلام است

 

سجده هنگام ولادت
کرامت دیگر آن حضرت این است که به هنگام ولادت به سجده افتاد، چنانکه از خدیجه کبری نقل شده است: «فولدت فاطمة، فوقعت علی الارض ساجدة رافعة اصبعها; هنگامی که فاطمه به دنیا آمد، به روی زمین به حال سجده افتاد در حالی که انگشت خویش را بالا گرفته بود

 

 

گفتن شهادتین هنگام ولادت
کرامت دیگر آن حضرت این است که هنگام ولادت، به توحید و رسالت و ولایت شهادت داد. امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید: فلما سقطت... فنطقت فاطمة بالشهادتین و قالت اشهد ان لا اله الا الله و ان ابی رسول الله سید الانبیاء و ان بعلی سید الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط  ; بعد از اینکه پا به دنیا گذاشت ... سخن خود را با شهادتین آغاز نمود و گفت: شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست، و پدرم فرستاده خدا و سید و سالار پیامبران است و همسرم سید اوصیاء، و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند
روایت فوق، اولا نشان می دهد که آن حضرت به هنگام تولد سخن گفته و دیگر این که از آینده و همسری خود با علی علیه السلام و امامت فرزندان خود خبر داده است
جامه بهشتی
از ابن جوزی نقل شده است: در هنگام زفاف فاطمه علیها السلام (بعد از دادن جامه عروسی خود به فقیر) جبرئیل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده، عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه سلام برسانم و برای فاطمه جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است. فاطمه بعد از پوشیدن لباس نزد پدر آمد، حضرت با عبای خود، و جبرئیل با بال های خود آن جامه را پوشاندند تا نور آن باعث آزار دیدگان نشود
هم صحبتی با ملائکه
دانشمندان شیعه و سنی معتقدند که بعد از پیامبر اکرم یقینا انسان هایی بوده اند که هم سخن ملائکه قرار می گرفتند، منتهی در مصداق آن اختلاف دارند
از کرامت های مهم حضرت این بود که بعد از پدر، با ملائکه هم صحبت بود
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «فاطمة بنت رسول الله کانت محدثة ولم تکن بنبیة انما سمیت فاطمة محدثة لان الملائکة کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران ; فاطمه دختر رسول خدا، محدثه بود، ولی پیامبر نبود. فاطمه از این جهت محدثه نامیده شده است که فرشتگان از آسمان نازل می شدند و با او همانند مریم دختر عمران گفت وگو داشتند
فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله 75روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر، قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید و او را در عزای پدر تسلیت می گفت  و تسلی بخش خاطر غمین زهرا بود، و گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد می گردد، خبر می داد. امیر المؤمنین علیه السلام نیز آنچه جبرئیل املاء می کرد، همه را به رشته تحریر در می آورد و مجموعه این سخنان در کتاب ویژه ای جمع آوری شده، که به نام "مصحف فاطمه" یاد می شود. در زیارت نامه حضرت می خوانیم: السلام علیک ایتها المحدثة العلیمة

حرکت گهواره
در روایتی می خوانیم : ربما اشتغلت بصلاتها وعبادتها فربما بکی ولدها فرؤی المهد یتحرک وکان ملک یحرکه; گاهی حضرت مشغول خواندن نماز و عبادت بود، فرزندش گریه می کرد، گهواره به حرکت درمی آمد، و فرشته ای بود که آن را حرکت می داد

غذای بهشتی
علی علیه السلام دیناری قرض گرفته بود که با آن چیزی تهیه کند تا شدت گرسنگی را از فاطمه علیها السلام و فرزندانش رفع کند. مقداد را دید که از گرسنگی شدید اهل و عیالش خبر می دهد، حضرت، دینار رابه او بخشید. بعد از خواندن نماز ظهر و عصر، پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: ای ابالحسن آیا شما چیزی در منزل دارید تا به منزل شما بیایم، علی علیه السلام بر اثر خجالت و حیاء از پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کرد: تشریف بیاورید. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دست علی را گرفته و با هم وارد خانه زهراعلیها السلام شدند، او در حال نماز بود و پشت سر وی ظرفی بود که از آن بخار برمی خاست
وقتی صدای پیامبرصلی الله علیه وآله را شنید، از محراب نماز خارج شده و به پدر بزرگوار خویش سلام کردد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بعد از جواب سلام فرمودند: برای ما غذایی بیاور، خداوند رحمتش را بر تو نازل کند
فاطمه علیها السلام ظرف غذا را آورده، در مقابل پیامبرصلی الله علیه وآله و علی علیه السلام نهاد. علی علیه السلام سؤال کرد: ای فاطمه! این طعام از کجاست؟ من هرگز طعامی به این خوشرنگی ندیده و خوشبوتر از آن بوئی استشمام نکرده و خوش مزه تر از آن نخورده ام
رسول اکرم صلی الله علیه وآله دست مبارک خود را بین دو کتف علی علیه السلام نهاد، مختصری فشرد و فرمود: این پاداش دیناری است که تو در راه خدا دادی
آن گاه اشک رسول خداصلی الله علیه وآله جاری شد و فرمود: سپاس خدای را که ابا می کند که شما را بدون مزد
و

 

پاداش از دنیا ببرد. ای علی! پروردگارت می خواهد آنچه را که بر زکریا جاری فرموده، بر تو نیز جاری نماید
آنگاه رو به حضرت زهرا کرد و فرمود: «ویجریک یا فاطمة فی المجری الذی اجری فیه مریم «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انی لک هذا قال هو من عندالله; و تو را ای فاطمه در همان مسیری که مریم را حرکت داد، پیش برد. [چنان که قرآن می گوید:] هر گاه زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در آن جا می دید، از او می پرسید: ای مریم، این را از کجا آورده ای؟! می گفت: این از سوی خداست
قابل دقت است هرچند این غذا پاداش عطای علی علیه السلام است و کرامتی برای او به حساب می آید، ولی برای فاطمه علیها السلام نیز کرامت محسوب می شود; چرا که خداوند به احترام او چنین میوه ای را از بهشت فرستاده است
زیان نرساندن آتش به بدن فاطمه علیها السلام
انس می گوید: حجاج بن یوسف از این حدیث که عایشه دیده بود فاطمه علیها السلام با دست خود، غذای داغ دیگ را به هم می زند، پرسید. گفتم: بله، عایشه بر فاطمه زهراعلیها السلام وارد شد در حالی که غذا برای حسنین علیهما السلام آماده می کرد، ظرف غذا کاملا می جوشید، دید فاطمه با دست خود (بدون هیچ وسیله ای) دیگ جوشان را به هم زد، عائشه هراسان و فریاد زنان نزد پدر خود (ابوبکر) رفت، ماجرا را تعریف کرد، ابوبکر گفت: این صحنه را کتمان کن [و با کسی مطرح نکن] زیرا امر بسیار بزرگی است
این خبر به پیامبرصلی الله علیه وآله رسید، حضرت بالای منبر رفت، بعد از حمد و ثنای الهی، فرمود:ماجرای دیگ و آتش فاطمه زهرا را خیلی بزرگ و عجیب تلقی می کنند
«لقد حرم الله عزوجل النار علی لحم فاطمة ودمها وعصبها وشعرها وفطم من النار ذریتها وشیعتها... الویل ثم الویل، الویل، لمن شک فی فضل فاطمة خداوند آتش را بر گوشت و خون و رگ و موی زهرا حرام نموده است (هرگز به او زیانی نمی رساند) و شیعیان و فرزندان او را از آتش [جهنم] به دور داشته است... . وای بر شما، خشم و عذاب خدا بر کسی که در فضیلت فاطمه شک کند این نوع کرامت، ریشه قرآنی هم دارد، چرا که خداوند آتش را بر ابراهیم علیه السلام سرد و گلستان قرار داد، «یا نار کونی بردا وسلاما علی ابراهیم  پس بعدی ندارد که بدن فاطمه را که انبیاء به او توسل جسته اند، بر آتش حرام گرداند
گریه هستی بر گریه زهراعلیها السلام
کرامت دیگر آن حضرت همراهی هستی، با رفتار او و از جمله گریه اوست. وقتی در لحظات آخر عمر پدر بزرگوارش اشک می ریخت، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «والذی بعثنی بالحق لقد بکی لبکائک عرش الله وما حوله من الملائکة والسموات والارضون وما فیهما; قسم به آن کسی که مرا به رسالت بر انگیخت همانا از گریه تو عرش خدا و ملائکه و آسمان ها و زمین و تمام موجودات گریستند

 

بیرون آمدن دست های زهراعلیها السلام از کفن
هنگامی که امام علی علیه السلام بدن زهراعلیها السلام را کفن کرد، وقتی که خواست بندهای کفن را ببندد فرزندان خود را صدا زد و فرمود: «هلموا تزودوا من امکم; بیایید از دیدار مادرتان توشه بگیرید.» حسن و حسین علیهما السلام فریاد زنان مادر را صدا می زدند، و می گفتند: وقتی که به حضور جدمان رسیدی سلام ما را به او برسان و به او بگو: بعد از تو در دنیا یتیم ماندیم. آه! آه! چگونه شعله غم دل از فراق پیامبرصلی الله علیه وآله و مادرمان خاموش گردد؟!
امیر مؤمنان می فرماید: «انی اشهد الله انها قد حنت وانت ومدت یدیها وضمتهما الی صدرها ملیا; من خدا را گواه می گیرم که فاطمه ناله جان کاه کشید و دست های خود را باز کرد و فرزندانش را مدتی به سینه اش چسبانید>>
ناگاه شنیدم هاتفی در آسمان ندا داد:  یا ابالحسن ارفعهما عنها فلقد ابکیا والله ملائکة السماء ...; ای علی! حسنین را از روی سینه مادرشان بردار، سوگند به خداوند، که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند

 

نام زهراعلیها السلام و نزول آب بهشتی
امام صادق علیه السلام فرمود: از ام ایمن نقل شده، که در راه مکه به جحفه به عطش شدیدی دچار شدم تا آنجا که جانم به خطر افتاد، پس رو به آسمان نموده عرض کردم: ای پروردگار من، مرا دچار تشنگی نموده ای در حالی که من خادمه دختر پیغمبرت می باشم؟ آن گاه دیدم که سطلی از آب بهشتی ظاهر شد، از آن نوشیدم. قسم به خانمم فاطمه زهراعلیها السلام که بعد از آن تا هفت سال گرسنگی و تشنگی بر من عارض نشد

فرستادن غذا از طرف خداوند براى حضرت زهرا

حضرت فاطمه علیه االسلام در پیشگاه خدا آن چنان معزز بود که بارها مورد عنایت خاص آسمانى قرار گرفته و موائد گوناگون از سـوى پـروردگار عالم نازل مى ‏شد که اینک به برخى از آنها اشاره مى ‏کنیم :

پیامبر عالى قدر اسلام به شدت گرسنه بود و ضعف و ناتوانى وى را از پاى درآورده بود ، او بــراى پاره نانى به اتاق هاى هریک از زنانش مراجعه کرد ، ولى آنان نیز طعامى نداشتند. سرانجام به خانه ‏ى دخترش فاطمه علیه االسلام

سرکشید ، تا در آن خانه ‏ى امید به مقصود رسد ، ولـى فاطمه علیه االسلام و بچه‏ هایش گرسنه بودند و تکه ‏نانى در آنجا نیز به دست نیامد.

هنوز چند دقیقه بیش نبود که رسول گرامى اسلام منزل دخترش را ترک کرده بود که مختصر طعامى از سوى یکى از همسایه ‏ها بـــه آن بــانــو رسید. فاطمه علیه االسلام با خود گفت : سوگند به خدا، خود و فرزندانم گرسنه مى ‏مانم ، ولى این تکه نان و گوشت را به پدرم مى ‏خورانم، و لذا یکى از حسنین را به دنبال پدر فرستاد و او را دوباره به خانه ‏اش دعوت کرد.

فـاطمه اهدایى همسایه را که دو تکه نان و مختصر گوشتى بود ، در یک ظرف سرپوشیده قرار داده بود ، چون پدرش دوباره به خانه او برگشت ، سـراغ طـعـام رفـت و آن را در برابر دیــدگان رسول خدا گذاشت ، ولى ظرف پر از گوشت و نان بود و فاطمه علیهاالسلام خـود نیز از این مائده ‏ى آسمانى تعجب مى‏ کرد و خیره خیره به آن تماشا مى ‏نمود. رسول خدا خطاب به دخترش گفت : اى دختر گرامى! این طعام چگونه و از کجا رسید ؟

فاطمه علیه السلام جواب داد :

هو من عنداللَّه ان اللَّه یرزق من یشا بغیر حساب ، فقال : الحمدللَّه الذى جعلک شبیهه بسیدة نسا بنى ‏اسرائیل فانها کانت اذا رزقها اللَّه شیئا فسئلت عنه قالت : «هو من عنداللَّه ان اللَّه یرزق من یشاء بغیر حساب»

آن از برکات و الطاف الهى است ، خداوند به هرکسى بخواهد بدون محدودیت عطا مى ‏کند.

رسول خدا چون سخن دخترش را شنید فرمود : سپاس خدایى را که تو را همانند مریم سرور زنان بنى ‏اسرائیل قرار داده ، زیــرا او نیز هــر گـاه مورد عنایت الهى قرار مى‏ گرفت و خداوند برایش مائده مى ‏فرستاد ، که جواب سؤال مى ‏گفت : این طعام از جانب خدا است، او به هر کسى بخواهد روزى بى‏ حساب مى‏ دهد.

آنگاه رسول خدا على علیه‏السلام را نیز به حضورش فراخواند و همگى از آن غذا خوردند و سیر شدند و زنــان و اهل‏بیت پیامبر نیز دعوت شدند و خوردند ، ولى غذا و مائده آسمانى به همان صورت باقى بود. حتى فاطمه علیهاالسلام براى همسایگان نیز از طـعـام آسمانى کـــه از الطاف خفیه الهى سرچشمه گرفته بود ارسال داشت. ... موائد آسمانى براى فاطمه علیهاالسلام در یکى دوبار محدود نمى ‏گردد ، او بارها از خداوند خویش درخواست طعام کرد و پروردگار عــالــم نـیــز بى‏ درنگ طعام بهشتى براى آن حضرت ارسال داشت از آن جمله :

روزى امیرالمؤمنین على علیه‏ السلام به شدت گرسنه بود و از فاطمه علیه السلام طعام خواست ، ولى در خانه چیزى نبود.

فاطمه علیه السلام گفت : یا على ! در خانه طعامى نیست ، من و بچه ‏هایت دو روز است که گرسنه ‏ایم و مختصر طعامى هم کــه بود ، آن را به تو خوراندیم و خود در گرسنگى صبر کردیم.

على علیه‏السلام از شنیدن این سخن فوق ‏العاده ناراحت گشته و اشک در چشمانش حلقه زد و براى تهیه طعام زن و فرزندانش بــه بازار رفت و یک دینار قرض گرفت تا مشکل گرسنگى خانواده ‏اش را برطرف سازد ، ولى نشد. چرا ؟! چون یکى از دوستانش گرفتار بود و گرسنگى و گـریه زن و بچه ‏ها او را در بیرون از خانه آواره کرده بود ، او دنبال نان و پول بود ، ولى چاره ‏اش بدون چاره ....

عـلـى از درد او آگــاه شد و مانند همیشه ایثار کرد و دیگران را بر خود و خانواده ‏اش مقدم داشت و بدین وسیله یکى از دوستانش را کــه مقداد نام داشت خوشحال و خوش‏دل ساخت.

عـلــى علیه ‏السلام دست خالى شد و نتوانست به خانه رود ، رو به سوى مسجد کرد و مشغول عبادت شد از آن سو پیامبر خــدا صـلـى اللَّه علیه و آله مأمور گشت شب را در خانه ‏ى على بسر برد و لذا بعد از نماز مغرب و عشا دست على را گرفت و فرمود : على جـان! امشب مرا به مهمانى خود مى ‏پذیرى ؟ مولاى متقیان سکوت کرد ، چرا که زمینه پذیرایى نداشت و فاطمه علیه السلام و حسنین گرسنه مانده بودند و پول تهیه نان و گوشت فراهم نبود ، ولى پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله دوباره اظهار داشت : چرا جواب نمى ‏دهى ؟ یا بگو : بلى ، تــا بـا تو آیم و یا بگو : نه ، تا راه دیگر پیش گیرم. على علیه‏السلام عرض کرد : یا رسول ‏اللَّه ! بفرمایید.

رسول خدا دست على را گرفت ، دست در دست او به خانه ‏ى فاطمه علیه السلام آمد و با هم به خانه وارد شده و با زهرا دیدار کردند، فـاطمه علیه السلام در حال نماز و نیایش بود و خدا را مى ‏خواند ، او صداى پدر را شنید و به سوى او آمد و خوش ‏آمد گفت و سفره را باز کرده و غذاى مطبوع آورد ، تا گرسنگان را سیر کند و چاره نیافته ‏ها را چاره‏ ساز باشد.

على علیه ‏السلام به فاطمه علیه السلام خیره ‏خیره نگاه مى ‏کرد و با زبان بى ‏زبانى سؤال مى‏ نمود : یا فاطمه ! این طعام از کجا ؟

پیش از آنکه فاطمه علیه السلام جواب گوید رسول خدا دست بر دوش على گذاشت و جواب داد :

یا على! هذا جزا دینارک من عنداللَّه

این غذا پاداش آن دینارى است که به مقداد دادى.

خداوند به شما جریان زکریا و مریم را تکرار کرد. و از طعام‏ هاى بهشتى مرحمت نمود .

 

[ 15 / 1 / 1392برچسب:مقاله ای- درباره- حضرت- زهرا(س),

] [ ] [ Iman ]

[ ]

 

اقرار به رسالت پدر در شکم مادر

وقتى که کفار از پیامبر اسلام (ص) انشقاق قمر را خواستند ، زمانى بود که خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله بود و خدیجه از این سؤال کفار ناراحت شده و گفت : زهى تأسف براى کسانى که محمد را تکذیب مى ‏کنند ! در حالى که او فرستاده‏ى پروردگار من است.

پس فاطمه (س) از شکم مادرش صدا کرد : اى مادر ! نترس و محزون نباش، زیرا خدا با پدر من مى ‏باشد.

پس وقتى که مدت حمل خدیجه (س) تمام شد و موقع وضع حمل رسید ، خدیجه فاطمه (س) را به دنیا آورد و او بــه نور جمال خود تمام جهان را روشن و منور ساخت.

تابش نور از چادر نماز زهرا(س )

امیرالمومنین علیه السلام از مرد یهودى مبلغى جو قرض گرفت ، یهودى عرض کرد: باید چیزى به رهن بگذارى ؟

آن حضرت چادر نماز زهرا علیهاالسلام را به رهن گذاشت و جو را گرفت و از آن سوى یهودى چادر را به خانه برد و در اتاقى جاى داد، نیمه شب زن یهودى براى حاجتى بدان اتاق رفت و نورى ساطع دید که شعشعه آن نور، چشم را خیره مى کرد، دوید و شوهر را آگهى داد، مرد یهودى آمد و این را دید، خاندان خویش را دعوت کرد، هشتاد تن یهود گرد آمدند، چون بدان نور نظاره کردند و بدانستند از چادر حضرت فاطمه علیهاالسلام است ، همگان اسلام آوردند و در بعضى روایات آمده که نام یهودى زید بود.

حال اگر کسى بگوید: جایگاه خوف و خشیت در قلب است ؟ گوییم : امام مومنان على بن ابى طالب علیه السلام در این باره گوید: بنده خداوند طعم ایمان را وقتى مى چشد که داراى خوف و رجا باشد و اگر خوف و رجاى او صحیح و کامل باشد، اثر آن ، در جسد و عمل مومن دیده مى شود. .

چرخیدن آسیاى دستى به خودى خود در خانه حضرت زهرا

جناب ابوذر مى‏ گوید : رسول خدا (ص) مرا به دنبال على (ع) فرستاد. به خانه ‏اش رفتم و او را خواندم، ولى پاسخ مرا نداد. و آسیاب دستى را دیــدم کـــه بدون اینکه کسى باشد به خودى خود ، مى ‏گردد. دوباره او را خواندم ، بیرون آمد و با هم نزد رسول خدا (ص) رفتیم و پیامبر متوجه على (ع) شد و چیزى به او گفت که من نفهمیدم.

گفتم : شگفتا ! از دستاسى که بدون گرداننده مى ‏گردد.

آنـگـاه پیامبر (ص) فـرمـود : خــداونـد قلب دخترم فاطمه و اعضا و جوارحش را پر از ایمان و یقین کرده و چون خداوند ضعف او را دانست ، پس در روزگار سختى به او کمک کرد و کفایتش نمود. مگر نمى ‏دانى که خداوند ، فرشتگانى را قرار داده تا خاندان محمد را یارى دهند ؟!

حرام بودن آتش بر فاطمه زهرا :

روزى عـایشه بــر فاطمه (س) وارد شد ، در حالى که آن حضرت براى حسن و حسین (ع) با آرد و شیر و روغـن در دیـگـى غــذاى حریره درسـت مى ‏کرد. دیگ بر روى اجاق و آتش مى ‏جوشید و بالا مى ‏آمد و فاطمه (س) آن را با دست خود هم مى ‏زد.

عایشه با اضطراب و نگرانى از نزد او بیرون آمده ، نزد پدرش ابوبکر رفت و گفت : اى پدر ! من از فاطمه چیز شگفت ‏آورى دیدم، و آن اینکه دست به درون دیگى که بر روى آتش مى ‏جوشید برده ، آن را به هم مى‏ زد.

گفت : دخترکم ! این را پنهان کن که کار مهمى است.

این خبر که به گوش پیامبر اکرم (ص) رسید ، بر بالاى منبر رفت و حمد و سپس الهى را به جاى آورد، سپس فرمود

همانا مـردم دیدن دیگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مى ‏کنند. سوگند به آن کسى که مرا به پیامبرى برگزید ، و به رسالت انتخاب فــرمــود ، همانا خداى عزوجل آتش را بر گوشت و خون و موى و رگ و پیوند فاطمه حرام کرده است ، فرزندان و شیعیان او را از آتش دور نـمـود ، بـرخى از فرزندان فاطمه داراى رتبه و مقامى هستند که آتش و خورشید و ماه از آنها فرمانبردارى کرده در پیش رویش جنیان شمشیر زده ، پیامبران بـــه پیمان و عهد خود درباره ‏ى او وفا مى ‏کنند ، زمین گنجینه‏ هاى خودش را تسلیم او نموده، آسمان برکاتش را بر او نازل مى ‏کند.

واى، واى ، واى به حال کسى که در فضیلت و برترى فاطمه شک و تردید به خود راه دهد ، و لعنت و نفرین خدا بر کسى که شوهر او ، على بـن ابى ‏طالب را دشمن داشته به امامت فرزندان او راضى نباشد. همانا فاطمه ، خود داراى جایگاهى است و شیعیانش نیز بهترین جایگاه ‏هـــا را خواهند داشت. همانا فــاطـمــه پیش از من دعا مى ‏کند و شفاعت مى‏ نماید و شفاعتش على‏ رغم میل کسانى که با او مخالفت مى ‏کنند ، پذیرفته مى ‏شود.

[ 15 / 1 / 1392برچسب:مقاله ای- درباره- حضرت- زهرا(س),

] [ ] [ Iman ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه